از انجام کار خود طفره نرویم!

 

روزنامه دنیای اقتصاد - شماره ۳۳۴۴ تاریخ چاپ: ۱۳۹۳/۰۸/۲۲

منبع: کتاب تجارت کردن با قلب
نویسنده: Preston Bailey
مترجم: مهدی نیکوئی*
پرستون عزیز

با اینکه عاشق کاری هستم که انجام می‌دهم، اما گاهی کارهای مهمی (مانند وقت صرف کردن روی ایده‌هایم یا برداشتن قدم بعدی در پروژه‌ای که روی آن کار می‌کنم) را به تعویق می‌اندازم. نگران این هستم که اگر این روند را ادامه دهم، تاثیری منفی بر کسب‌وکار من داشته باشد. آیا هیچ توصیه‌ای برای غلبه بر تعلل کردن دارید؟
با احترام
تعویق‌انداز
***

تعویق‌انداز عزیز
من بارها جواب دادن به تماس یک مشتری را به این دلیل که می‌دانستم مکالمه‌ای ناخوشایند خواهیم داشت، به تعویق انداخته‌ام. هیچ کس تمایل ندارد که یک تماس تلفنی ناراحت‌کننده داشته باشد، اما هر چقدر که برداشتن تلفن را به تاخیر بیندازم، احساس خود و مشتری‌ام را بدتر خواهم کرد و غالبا وقتی که آن تماس‌ها را جواب می‌دادم متوجه می‌شدم که مشکل به اندازه‌ای که فکر می‌کردم، بزرگ نیست.
ما می‌توانیم به خودمان اجازه دهیم تا در افکار جادویی و خیال‌پردازی‌های خود غرق شویم؛ می‌توانیم اعتقاد داشته باشیم که اگر با چالش یا مشکل روبه‌رو نشویم، راه‌حلی به خودی خود اتفاق خواهد افتاد یا مساله و مشکل حل خواهد شد. اما این اتفاق هیچ‌گاه رخ نخواهد داد. در عوض، در ذهن و احساس شما لحظه به لحظه انجام آن سخت‌تر خواهد شد. قسمت بدتر قضیه این است که شما انجام آن کار را تنها به این امید به تعویق خواهید انداخت که فردی از ناکجاآباد بیاید و مساله را کاملا حل کند.
در مجموع باید گفت دلایل خوبی برای به تعویق انداختن کارها وجود ندارد؛ هر چند در آن لحظه اجتناب از انجام کار راحت‌ترین انتخاب است. زمانی که ما کارها را به آینده موکول می‌کنیم دلیل آن تنها به دلیل تنبلی نیست. مدت‌ها قبل آموختم زمانی کارهایم را به تعویق می‌اندازم که می‌ترسم ایده‌ها یا کارهایم به اندازه کافی خوب نباشند. همیشه صدایی در گوش من می‌گوید: «مشتریان تو واقعا از کار تو راضی نیستند. آنها فقط چیزی می‌گویند تا نسبت به خودت احساس بدی نداشته باشی.» یکی از دلایلی که من کارهایم را به تعویق می‌اندازم، اجتناب از چنین افکاری است. ما همچنین زمانی که احساس می‌کنیم زندگی‌مان(شخصی یا حرفه‌ای) در حال از کنترل خارج شدن است، کارها را به موقع انجام نمی‌دهیم.
پیش از تسلیم شدن در مقابل این وسوسه‌ها، به خودم یادآوری می‌کنم هر ایده‌ای که دارم و با هر مشکلی که روبه‌رو می‌شوم فرصتی است برای یادگیری. زمانی که این‌گونه فکر می‌کنم، ترس کمتری از اشتباه کردن دارم و از این رو می‌توانم بر رخوت خود فائق آیم.
نگاهی عمیق به این موضوع بیندازید که میل به مسامحه در شما از کجا نشات می‌گیرد. آیا ترس، شما را از اقدام کردن باز می‌دارد؟ آیا خودتان را با دیگران مقایسه می‌کنید و از دیدن استعدادها و موفقیت‌های آنها انگیزه‌تان کشته می‌شود؟
طی نوشتن این کتاب هر زمان که به نويسندگان بزرگ فکر می‌کردم، ناامید می‌شدم. با خود می‌گفتم: چگونه می‌توانم خودم را با آنها مقایسه کنم؟ چنین افکاری مرا از مسیر درست خارج می‌کردند؛ اما زمانی این موضوع تمرکز می‌کردم که من هم می‌توانم چیزی برای ارائه کردن داشته باشم، خودم را مشتاق نوشتن می‌یافتم.دلیل بزرگ دیگر برای تعلل، ترس از افکار دیگران است. این مورد نقطه ضعف بسیاری از ماست. اطرافیان ما می‌خواهند که ما بهترین تلاشمان را انجام دهیم، اما آنها همچنین از ما می‌خواهند که رنج و سختی تحمل نکنیم. به یاد داشته باشید که فقط خودتان می‌توانید قضاوت کنید که چه چیزی برایتان خوب است و اجازه ندهید آنها شما را از اقدام کردن بازدارند. مراقب افرادی باشید که رویاهای شما در زندگی را می‌کشند. آنها مکررا در قالب دوست و خانواده ظاهر می‌شوند، اما معمولا توصیه‌های آنها شما را از عشق‌تان دور می‌کند.
هر کاری که می‌کنید، دفعه بعد که در مسیرتان به مشکل برخورد کردید، خود را سرزنش نکنید. همه ما سهل‌انگاری می‌کنیم و زمانی که کار را انجام می‌دهیم، خودمان را برای سستی و تنبلی در انجام امور سرزنش می‌کنیم. به جای آنکه رفتار بد خود را بکوبید، دلیل مسامحه کردن خود را بیابید و بررسی کنید آیا واقعا می‌خواهید آن کار را انجام دهید یا نه؟ آیا واقعا به صورت درونی برای انجام آن کار برانگیخته هستید یا برخی محرک‌ها و انگیزه‌های خارجی شما را وادار به عمل می‌کنند؟ زمانی که شما کاری را انجام می‌دهید که از آن لذت می‌برید یا معتقدید که انجام آن به خودی خود ارزشمند است، انگیزه‌ای درونی برای انجام دادن آن خواهید داشت
از طرف دیگر، زمانی که انگیزه‌ای خارجی برای انجام یک کار دارید، آن کار را فقط به این دلیل انجام خواهید داد که معتقدید برای شما پاداش‌هایی مانند قدرشناسی اطرافیان یا عواید مادی خواهد داشت. هر چند که به دنبال قدرشناسی بودن یا موفقیت مالی اشتباه نیست، اما این اهداف نباید دلایل اولیه برای انجام آن چیزی باشند که با انتخاب خود انجام می‌دهیم. مهم‌تر از آن اعتماد کردن به آن چیزی است که دوست دارید انجام دهید و یافتن راه‌هایی است برای افزایش لذتی که از انجام آن می‌برید. اگر فکر می‌کنید چیزی برای شما مهم نیست، از حذف کردن آن از برنامه کاری و زندگی‌تان واهمه نداشته باشید. هر فعالیت انجام نشده‌ای که در ذهن خود داشته باشیم، بخشی از انرژی ارزشمند ما را می‌گیرد و به تعویق انداختن بیش از اندازه یک وظیفه شاید نشانه‌ این باشد که واقعا نمی‌خواهیم آن کار را انجام دهیم.
دفعه بعد که تعلل را در خود مشاهده کردید، کاری ساده انجام دهید: تعلل خود را به رسمیت بشناسید، خودتان را ببخشید و موبایل خود را به مدت سی دقیقه خاموش کنید. خودتان را منزوی کرده و به سمت کاری بروید که شما را آزار می‌دهد. احتمالا به محض شروع کار انگیزه خود را باز خواهید یافت و احساسی بسیار مثبت‌تر در مورد پیشرفت خود به دست خواهید آورد. پس از آن خود را موظف کنید که روزانه وقت کوتاهی را صرف انجام پروژه‌های عقب‌افتاده خود کنید؛ حتی فقط به اندازه پانزده دقیقه.
*nikoueimahdi@gmail.com

Read more: http://www.donya-e-eqtesad.com/news/840715/#ixzz3IvcSvnOI