۷ عامل موفقیت در رهبری از زبان الکس فرگوسن

در نوشتار زیر ۷ عامل موفقیت در رهبری از زبان الکس فرگوسن مطرح می گردد که بخش عمده آن موضوع رهبری است ، مطالب زیر برگرفته از کتاب رهبری نوشته فرگوسن است:

سرالکس فرگوسن در سال ۱۹۸۶ سرمربی منچستر یونایتد شد و در آنجا سی و هشت جام قهرمانی کسب کرد، ۵ بار جام حذفی انگلستان، ۱۳ بار لیگ برتر و ۲ بار لیگ قهرمانان اروپا. پس از کسب این عناوین می توان او را یکی از موفق ترین مربیان تاریخ فوتبال نامید. فرگوسن در سال ۲۰۱۳ اعلام بازنشستگی کرد، اما همچنان در مقام مشاور با منچستر همکاری می کند و عضو هیئت اجرایی برنامه آموزشی در دانشکده ی بازرگانی هاروارد است، و با دانشجوهای MBA درباره ی خود و نکات مدیریتی که در منچستر یونایتد به جا گذاشته بود، صحبت می کند.

آگاهی به این امر که چطور می شود با یک توپ گرد پیروزی کسب کرد با چالش های پیش روی مدیران کمپانی هایی مانند اپل، وودافن، تویوتا و بسیاری دیگر، را که مدیریت می کنند فرق دارد. با این حال همچنان نکات مشترکی هست که میان تمام برنده ها مشترک است و می تواند الهام بخش سازمان هایی باشد که مدیرانشان به دنبال پیروزی هستند.

در این مطلب چند نکته در مورد نحوه مدیریت او که چگونه توانسته بود فواید کار گروهی را نسبت به کار انفرادی جا بیندازد، چگونه امید به فردایی بهتر و برنده شدن را در باشگاهی که پیش از ورود او به مدت بیست سال قهرمان انگلیس نشده بود تزریق کرده بود؟، درباره رقبا چگونه فکر می کرد، چگونه تعادلی میان زندگی شخصی و کاری خود به جا گذاشته بود و چگونه نظم را حاکم می کرد؟

۱. وظیفه شناس و قدردان
با اینکه به نوعی تمامی کارهای باشگاه توسط فرگوسن انجام می شد و او بر تمامی فعالیت ها نظارت داشت، اما بر خلاف خیلی های دیگر، او در موقعیت خود سردرگم نبود و همیشه می دانست که یک نیروی استخدام شده است. او به خودش دروغ نمی گفت که به تنهایی منچستر را ساخته است و خوب می دانست که این باشگاه میراث ارزشمندی دارد و شهرت آن تنها مخصوص فرگوسن نمی باشد. پس بهتر است که در موفقیت کسب و کارمان یک تیم را مدنظر قرار دهیم نه یک فرد را.

۲- یک رهبر اقتصاددان
او در مورد قسمت اعظم هزینه های باشگاه تصمیم می گرفت و بخش اعظم دستمزدهای کارکنان را تعیین می کرد.

۳- اطمینان به جوانان
سرالکس زمانی که بر روی جوانانی مانند بکام، گیگز و اسکولز سرمایه گذاری کرد و آنها را برای اولین بار به زمین بازی فرستاد، خیلی ها علیه او جبهه گرفتند و او را مورد انتقاد قرار دادند که با این بازیکنان تیم به نابودی کشیده می شود. اما طی سال های بعد فرگوسن با همان بازیکنان توانست جام های متعدد و ارزشمندی را کسب کند. همیشه سعی کنید از نیروی کار جوان استفاده کنید و با دادن انگیزه و رهبری بر آنها، باعث وفاداری و رضایت آنها شوید.

- 4کنترل اختیارات
او اختیار کنترل حوزه ی تحت امر خود را هم داشت.

۵- حفظ ضرب آهنگ و نظم به سوی هدف
فرگوسن تصمیم گرفت برای جلوگیری از اهداف بلند پروازانه، موفقیت خود را محتاطانه و قدم به قدم پیش ببرد. حفظ ضرب آهنگی منظم و به سوی هدفی مشخص کار سختی است ولی موفقیت بلند مدت به شکل هر بازی، یک جام قهرمانی (ارائه ی محصول جدید یا شکستن رکورد فروش و نتیجه ی مالی) به دست می آید.

 ۶-شفافیت هدف
نشان دادن انتظارات خود از کارمندان و بازیکنان همیشه برای سرالکس کاری عادی و طبیعی بود. بخشی از مسئله به دلیل اعتماد به نفس ذاتی او بود و بخش اعظم آن مدیون شفافیت هدفش برای خودش بود. او به تمامی کسانی که تازه وارد باشگاه می شدند اعلام می نمود که ما در منچستر یونایتد فرض را روی برد در تمامی بازی ها می گذاریم.

۷- تمرکز بر کار
رهبران معمولا بیش از حد وقت خود را صرف نگرانی در مورد رقبا می کنند. این مسئله در فوتبال هم صادق است، چون مالکین و مربیان باشگاه ها نسبت به موفقیت رقبا حساس هستند. نمی خواهیم بگوییم سرالکس هیچ توجهی به رقیبان خود نداشت، او اجازه نمی داد که رقبا مسیر حرکت منچستر را تعیین کنند. به طور نمونه می توان به گوگل اشاره کرد، که موسسین آن هیچ توجهی به موتور جست و جوی یاهو، اکسایت و لیکاس و … نداشتند و فقط می خواستند چیزی بهتر خلق کنند.
رهبران بزرگ اهل رقابت هستند، اما نه با دیگران، بلکه با خود مسئله ی برتری.